ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

بستنی خوشمزه

  خوشگل مامان برای اولین بار بستنی خورد رفته بودیم بازار روز ازگل خرید کنیم  بابا علی اونجا برامون بستنی خرید فکر نمی کردیم بخوری ولی چنان بستنی ها رو خوردی ما هم کلی خندیدیم چون خیلی دوست داری نصف بستنی رو خوردی خوشگلم مامان جون حوا هم گفت بسته دیگه نده بچمون دل درد می گیره همچین می خوردی که دلمونم نمی اومد بهت ندیم. فکر کنم بستنی خیلی دوست داری عزیز دلم دلبر من     ...
18 خرداد 1390

برنامه غذایی کودکان 2

برنامه غذایی شیرخوار در ماه هشتم ( دومین ماه شروع غذای کمکی) دو هفته اول ماه هشتم: در این دو هفته ضمن ادامه برنامه قبل زرده تخم مرغ به رژیم غذایی اضافه و دفعات تغذیه او ٥ بار در روز می شود. تخم مرغ را در آب به مدت ٢٠ دقیقه می جوشانند تا کاملا سفت شود روز اول به اندازه یک نخود از زرده را در کمی آب جوشیده یا شیر مادر نرم و حل کرده سپس به شیرخوار می دهند . هر روز صبح همراه با فرنی زرده تخم مرغ را به تدریج اضافه می کند تا ظرف ١٠ روز به یک زرده کامل برسد.از آن به بعد یا هر روز نصف زرده تخم مرغ را همراه با ٣ قاشق مرباخوری فرنی به کودک می دهند یا یک روز در میان به او بدهید و بعد ٥ تا ٦ قاشق مرباخوری فرنی یا حریره باداام ...
18 خرداد 1390

گلی گلی

  گلی گلی دخمل گلی                        چقدر ناز توپولی ابروی کمون داری                              چشای قشنگ داری مثل خورشید می مونه                        دونه های تو چشات  می درخشه هر روز      ...
17 خرداد 1390

برنامه غذایی کودکان

تغذیه تکمیلی در شیرخواران از ۶ ماهگی تا ۱۲ سالگی اصول تغذیه تکمیلی شروع و ادامه غذای کمکی در ماه هفتم اولین ماه شروع غذای کمکی اصول تغذیه کمکی : ۱. بعد از تغذیه شیرخوار با شیر مادر٬ غذای کمکی به او داده شود. ۲. مواد غذایی چه از نظر نوع و چه از نظر مقدار به تدریج به برنامه غذایی شیرخوار اضافه شود. ۳. از یک نوع ماده غذایی ساده شروع کرده و کم کم به مخلوطی از چند نوع برسانید. ۴. از یک قاشق غذا خوری شروع و به تدریج بر مقدار آن افزوده شود( به استثنا زرده تخم مرغ) ۵. در شروع غذا ها نسبتا رقیق ولی کمی غلیظ تر از شیر مادر باشند و به تدریج غلظت آن افزوده شود. 6. بین اضافه کردن مواد غذایی مختلف ۵-۷ روز فاصله بگز...
16 خرداد 1390

جشن٬ آش دندونی

    ما دیروز برای دخملی آش دندونی پختیم یعنی عزیزکم من که سرکار بودم مامان جون حوا برات زحمت کشید و برات پخت کلی هم شده بود . خاله لیلا هم اومد اونجا و از آش خورد. یه جشن کوچولوی خودمونی برات گرفتیم خاله لیلا برات یه تلفن خوشگل شبیه سیب کادو گرفته که به انگلیسی برات شعر می خونه برای یک سری از همسایه ها هم بردیم که جاش برات کادو گذاشتن بابا بزرگ علی یه لباس خوشگل گرفت البته پول داد خودم گرفتم بابا مهدی هم لباس گرفت دایی جون میثم پول داد خلاصه کلی کادو گرفتی عزیزم  خوشحالم چون دیگه بد اخلاقی نمی کنی الهی قربونت بشم که داشتی درد می کشیدی  دلربای من ازت عکس هم انداختم برات می...
11 خرداد 1390

دخمل بد اخلاق شده

فرشته کوچولوی من کمی این روزا بد اخلاق شده نمی دونم فکر کنم داره دندون در میاره من خودمم  ناراحتم نمی دونم دخملیم چشه چی داره اذیتش می کنه خوشجل مامان امروز داشتم با مامان جون حوا صحبت می کردم زنگ زدم خونه حالتو بپرستم دیدم یواش حرف می زنه گفت دارم ستایش می خوابونم گفت امروز کمی لجبازی کردی مامان غذا به سختی خوردی و با دستای کوچولوی خوشگلت غذاتو ریختی عزیزم مامان جونم نازت کرده بوست کرده تا آروم شدی قربون اون چشمای قشنگت بشم. خلاصه این دندون در آوردنم برا خودش ماجراها داره دلبرم دوست دارم زیباترین لحظه های زندگیم  دختر نازنینم     ...
8 خرداد 1390

تصاویری از دخترم ستایشم

          دختر قشنگم این عکسها رو دوتایی خونه تنها بودیم تن تن ازت می گرفتم   اینم یه عکس خوشگل دیگه در حال آواز خوندن             اینم یه عکس خوشگل دیگه از همون سری عکسهای بالایی دلبرم دوست دارم         ...
7 خرداد 1390

رفتن به پارک

  ستایشم                 گل زیبا ی من     سبز ترین سبزی زندگیمون پنجشنبه ۵ / ۳ / ۹۰ من و دخملی با مامان جون و بابا علی رفتیم  متاسفانه بابا جون مهدی کلاس داشت رفت سر کلاس نتوست با ما بیاد        پارک نیاوران اولین بار بود که بردیمت پارک و پارک رو دیدی یه جوری سرت رو بالا گرفته بودی و درختا رو نگاه می کردی  انقدر سرت رو این ور اون ور می کردی که بهت می گفتیم دختر الان گردنت درد می گیره عزیزم ولی گوش نمی کردی و کار خودت رو ادامه می داد...
7 خرداد 1390